عشق آتشین من
یه کلبه پر از عشقولانه ها 
قالب وبلاگ
نويسندگان

 

 

ای نزدیک
 

در نهفته ترین باغ ها دستم میوه چید
و اینک شاخه نزدیک از سر انگشتم پروا مکن
بی تابی انگشتانم شور ربایش نیست عطش آشنایی است
درخشش میوه درخشان
تر 


موضوعات مرتبط: زنگ شعر
برچسب‌ها: عشق اتشین منشعرسهراب سپهری
ادامه مطلب
[ سه شنبه 31 مرداد 1391 ] [ 20:13 ] [ hot lover ]

 


رابرت هوک در جزیره وایت به دنیا آمد او بدنی رنجور و نحیف داشت و در 13 سالگی یتیم شد در جوانی با پیشخدمتی امرار معاش و درآمد خود را برای یافتن به دانشگاه اکسفورد پس انداز می کرد در سال 1655 زمانی که اکسفورد بود دستیار رابرت بویل فیزیکدان شد با تلمبه بادی پیشرفته ای که به همراه بویل ساخته بود آنها ثابت کردند که احتراق و تنفس هر دو به هوا نیاز دارند و صوت در خلا نمی تواند انتقال یابد.  


موضوعات مرتبط: اشنایی با زندگی نامه افراد مشهور
برچسب‌ها: عشق اتشین منبیوگرافی
ادامه مطلب
[ سه شنبه 31 مرداد 1391 ] [ 20:10 ] [ hot lover ]

 

 

نام اصلي: امین

نام خانوادگي اصلي: حیایی

سمت (در بخش هاي): بازیگران،موسیقی، 


موضوعات مرتبط: اشنایی با زندگی نامه افراد مشهور
برچسب‌ها: عشق اتشین منبیوگرافی
ادامه مطلب
[ سه شنبه 31 مرداد 1391 ] [ 20:8 ] [ hot lover ]

 

 

وقتی یه مرد معتاد میشه : اگه زنش زن بود و به فکر زندگیش بود این بیچاره به این روز نمی افتاد، بدبختی اینا رو به این روز می کشه دیگه!! 


موضوعات مرتبط: با هم بخندیم
برچسب‌ها: عشق اتشین منبا هم بخندیمتبعیض بین دختر و پسر
ادامه مطلب
[ سه شنبه 31 مرداد 1391 ] [ 20:2 ] [ hot lover ]

 

 

تو خیلی با ارزشی! نه به خاطر خودت به خاطر این که بدنت به اندازه کافی شامل: سولفور برای کشتن تمام شپش های بدن یک سگ، کربن برای ساخت 900 مداد، پتاسیم برای آتش زدن یک توپ فوتبال، چربی برای ساختن 7 قالب صابون، فسفر برای درست کردن سر 2200 کبریت و آب برای پر کردن 10 تنگ داره. تو اون کله پوکت که چیزی نیست مردم ازش استفاده کنن، حد اقل بمیر که یه نفعی به کره زمین برسونی. 


موضوعات مرتبط: اس ام اس بازار
برچسب‌ها: عشق اتشین منخندهاس ام اسsms
ادامه مطلب
[ سه شنبه 31 مرداد 1391 ] [ 19:54 ] [ hot lover ]

 

 

بالاخره ديدمش ولي اين بار شرايط فرق کرده بود اون برگشته بود ولي

من ديگه اون آدم قبلي نبودم الان ديگه ازدواج کرده بودم روبه روش وايسادم تو چشماش نگاه کردم تا حالا چشماشو اونجوري نديده بودم چشماي درشت و قهوه اي که يه برق خاصي توش بود با هميشه فرق ميکرد انگار اولين بار بود ميديدمش دلم دوباره مثل دفعه ي اول لرزيد خواستم بهش بگم ولي دوباره يادم افتاد .... 


موضوعات مرتبط: داستان های خواندنی
برچسب‌ها: عشق اتشین منداستانعشقولانهدیدار
ادامه مطلب
[ سه شنبه 31 مرداد 1391 ] [ 19:52 ] [ hot lover ]
صفحه قبل 1 ... 11 12 13 14 15 ... 19 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

صفای چشمای مهربونتون که وبکده من رو قابل دیدهاتون دونستید.امیدوارم دلای عاشقتون همیشه گرم و شاد باشه.اگه محبت کنید نظر بدید ممنون میشم
امکانات وب