عشق آتشین من یه کلبه پر از عشقولانه ها
| ||
|
عشق را باید لمس کرد تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی...شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید...
چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..! نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: داستان های خواندنی برچسبها: عشق اتشین منداستان رمانتیکداستان عشقولانه [ چهار شنبه 8 شهريور 1391
] [ 16:2 ] [ hot lover ] |
|
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |